زن بودن و تجربه ی زنانگی در جوامع در حال گذار چالش برانگیز است. این مسئله در مورد ایران که در آن نوین سازی ساختار سیاسی، اقتصادی و ارزش های اجتماعی در تقابل با سنت ها هستند نیز صادق است.
در ایران همانند بسیاری نقاط جهان، زنان ناچار به بردبادی در برابر تعاریف و معیارهای سختگیرانه و چیره ی جامعه از استانداردهای زیبایی، جنسیت، نقش ها و مشاغل پذیرفته شده برای زنان و محدودیت های پذیرش اجتماعی با امید به تغییر و تطبیق روزافزون آکاهی جمعی با هنجارهای جهانی هستند. در حالی که دشواری های پیش روی زنان در ایران به خوبی روشن است، موضوع پذیرش اجتماعی به ویژه برای زنان بهبود یافته از اعتیاد بسیار پیچیده و چالش برانگیز است.
زنان بهبود یافته علاوه بر مشکلات سلامت روحی و جسمی عموما با خشونت های خانگی، فقر و تعصب نیز دست به گریبان هستند. بسیاری از آنان از ابراز احساساتشان، برقراری ارتباطات معنا دار با دیگران و انجام فعالیت های عادی و روزمره ناتوانند. با وجود همه ی این مشکلات، نگرش های منفی خانوادگی و اجتماعی نسبت به زنان با سابقه اعتیاد به ندرت تغییر می یابد حتی پس از ترک اعتیاد و بهبودی. رها شده و بدون حمایت عاطفی، اجتماعی و اقتصادی کافی، بسیاری از این زنان با کمبود اعتماد به نفس، انزوای اجتماعی، افسردگی و بازگشت به مصرف رو به رو هستند.
WOMEN C(A)REATE یک نمایشگاه گروهی متشکل از سه چیدمان هنری تکستایل (پارچه) محور از هنرمندان زن ایرانی است که با همکاری زنان آسیب دیده ی اجتماعی ساخته شده اند. چهارمین اثر نمایشگاه که در طی یک ورک شاپ دو روزه در طول دوره ی برگزاری نمایشگاه با هدایت هنرمند و با گردهم آوردن زنان آسیب دیده ی اجتماعی و عموم مردم و با هدف ایجاد گفت و گو های سازنده ساخته و به نمایش در خواهد آمد.
تکستایل آرت که مدیوم غالب نمایشگاه نیز هست، ریشه ی عمیقی در فرهنگ ایرانی دارد که به صورت طراحی فرش و فرش بافی، سوزن دوزی، گلدوزی و سایر دوخت های سنتی ایرانی نمایان است. در طول تاریخ، تکستایل آرت مدت ها از قلمرو هنرهای زیبا مستثنی شده و در عوض از آن به عنوان کار زنان و صنایع دستی یاد می شد.
دهه ی هفتاد میلادی نقطه عطفی برای تکستایل آرت بود که در آن هنرمندان زن کنشگر و فمینیستی مانند جودی شیکاگو و میریام شاپیرو مرزها را از میان برداشتند و تعاریف سنتی هنر را به چالش کشیدند. امروزه جنبش هایی مانند کرفتیویسم از دوخت و دوز و سوزن دوزی به عنوانی ابزاری برای کنشگری و اعتراضات اجتماعی ملایم بهره می جوید. از نمونه های آشکار آن می توان به کلاه های قلاب بافی شده ی صورتی با گوش های گربه ای برای راهپیمایی های دفاع از حقوق زنان در سراسر دنیا در سال ۲۰۱۷ اشاره کرد که مورد توجه بسیار رسانه های عمومی قرار گرفت. نمونه ی دیگر آن گروه شیلیایی مردان بافنده است که متشکل از مردان کت و شلوار پوشی است که در فضاهای عمومی و در ملاعام بافتنی می بافند تا هنجارهای جامعه مردسالار را به چالش بکشند. در راستای این تنوعات و شباهت های پیشینه ای در تکستایل آرت، نمایشگاه آثاری را شامل می شود که در برگیرنده و یا الهام یافته از تکستایل آرت، هنر اجتماعی وروش های نوین هنردرمانی هستند در راستای تلاشی جمعی برای همدلی، آشکار سازی و رساندن صدای یکی از آسیب پذیرترین لایه های اجتماع به جامعه ی ایرانی.
چیدمان «نَه بِه بالا نَه بِه پَستم» اثر هما دلورای هنرمند تجسمی و طراح گرافیک، سعی دارد با به کارگیری توأمانِ دو واژه ی «پَست» و «بالا»، تقابل های دوگانه ی برخاسته از حیات جمعی ایرانیان را منعکس کند و به بازنمایی ساحت های دوپاره ی متعارضی چون جسم و ذهن، حواس و آگاهی، جبر و اراده، ترقی و زوال بپردازد، که ما ایرانیان در امتداد و گیرودار فرازوفرودِ تاریخ و تمدنِ سرزمینمان در آن فرو افتاده و تا به امروز در تسلسلِ بیاماناش سرگردان ایم.
اشعاری از شعر کهن فارسی، که بسامدِ دو واژه ی پَست و بالا در آن ها بیشتر است انتخاب و بر روی پارچه چاپ شده و در جوار ستون هایی پارچه ای دوخته شده اند و در دو فرم دایره که بر روی سقف نصب میشود و مربع در راستای عمود و در زیر دایره بر روی زمین قرارمیگیرد، ارایه شده اند.
این تقابل های دوگانه بنا دارند در یک بازی رفت و برگشتِ مکررِ سر و حرکتِ توأمان بالا و پایین چشم، مخاطب را به بازی بگیرند؛ ساختاری پیچ در پیچ، چند تکه و متعارض -چه به لحاظ فرمی و چه معنایی- بسان تار و پود، چنان درهم تنیده و فراروی مخاطب است، که او ناگزیر است با چرخش های فیزیکی و ذهنی پیاپی، پیوسته از موقعیتی قطع و به موقعیت دیگری پرتاب شود. او همچون نظاره گری بلاتکلیف و سردرگم از آمد و شد میان این دو قطب و معلق بین زمین و آسمان، در وادی سرسام آوری گرفتارخواهد آمد.
مریم پالیزگیر هنرمند تجسمی ایرانی و استاد دانشگاه، ساکن آمریکا است. چیدمان-پرفورمنس او با عنوان «شناخت در برابر آسیب پذیری»، الهام گرفته از درد جسمی و روحی ست که زنان با سابقه آسیب های اجتماعی تجربه می کنند. در طول پرفورمنس شرکت کنندگان که زنان بهبود یافته هستند، میخ هایی با اندازه های گونان را به یک صفحه ی چوبی که از پشت به یک قاب پوشیده شده با پارچه ای ظریف متصل است می کوبند. این اثر نمادی از تجربیات و خاطرات شرکت کنندگان از آسیب های توامان جسمی پوست بدن با سوزن و پیامدهای روحی ناشی از آن است و بینندگان/ مخاطبین را به کشف هویت پیچیده و چندگانه ی این زنان دعوت می دارد. با کنارهم قرار دادن هم زمان متریال نرم، ظریف، انعطاف پذیر و به ظاهر زنانه ی پارچه با مواد خشن، تیز، ناتمام و به ظاهر مردانه ای چون چوب و فلز، این چیدمان به کاوش در عقاید نادرست رایج درباره ی جنسیت و اعتیاد به مواد مخدر می پردازد. هنرمند برآن است تا از تلفیق اثر با پرفورمنس و همچنین بازاندیشی به خاطرات گذشته انگیزه ای برای شرکت کنندگان فراهم آورد تا با ابراز خلاقانه بار دیگر زندگی پر از امید را از سر بگیرند. ویدیو پرفورمنس، بخشی از اثر و تکمیل کننده مفهومی آن به شمار می آید.
هدا زرباف پس از کمابیش دو دهه زیست بین ایران و آمریکای شمالی، اکنون در تهران زندگی می کند. او در چیدمان حاضر تحت عنوان آنتی هوم انسان کنونی به مثابه مهاجری پیوسته در مراجعه را در ارتباط با نوستالژیا و انزوا می کاود. زرباف پس از آخرین بازگشتش به کشور خانه و تجربه فروپاشی یک رابطه عاطفی، به مطالعه تجربی/بصری تعاریفی همچون جدایی، بی خوابی، سکون، تعلیق و پریشانی می پردازد. چیدمان تلاش او برای تحقق بخشیدن به روند پیچیده ی بازآفرینی مفهوم «خانه» است.
هنرمند برای درک جایگاه کنونی اش، به دستکاری سیر خطی زمان که در آن گذشته به پایان رسیده و آینده سراسر غیرقابل پیش بینی ست می پردازد.آنتی هوم فضای خانه را با گردهم آوری اشیایی مشابه محل زندگی هدا زرباف، باز آفرینی می کند: موقعیتی که ساخته می شود خانه نیست، بلکه واهه ایست میان مفهوم خانه و مکان زیستی.
در مرکز چیدمان، ویدیویی از دو سکانس پیاپی که در آپارتمان او با دوربین موبایل فیلمیرداری شده در تلویزیونی قدیمی با زیرنویس متن موزیک «متاسفم» از التون جان نمایش داده می شود. شات هایی جداشده از این ویدیو او را در موقعیت های مختلف (نشسته بر فرش، در حمام، روی تخت و…) نشان می دهد. این تصاویر روی پرده، کوسن و آستر لباس چاپ و دوخته شده اند و روی وسایل خانه بازنمایی شده می نشینند؛ اشیائی نرم و سخت که توانایی های خود را در فراهم آوردن آسایش به چالش می کشند.
فیگور هنرمند که در ویدیو پوشانیده و سیاه شده است در گوشه ای دیگر از چیدمان به واسطه پروژکتور نمایانده و این بار با متن آهنگ «عشق کوری ست» همراه می شود .
اثر نگار فرجیانی، هنرمند و کیوریتور مستقل، در ادامه ی تجربیات او در زمره ی هنر اجتماعی قرار دارد، چیدمانی با عنوان «سه پرده» که از طریق همکاری مشترک میان زنان آسیب دیده ی اجتماعی و عموم مردم ساخته می شود. شرکت کنندگان با یکدیگر در راستای رسیدن به هدفی مشترک می کوشند. با هدف برانگیختن گفت و گو و راهی نو برای پیوستگی، تفاهم و توافق از طریق تمرین و ابراز خلاقانه. برای برانگیختن حس خلاقیت در شرکت کنندگان، فرجیانی داستان ها و اشعاری مشهور از ادبیات ایران را انتخاب کرده که همراه با شرکت کنندگان بخش هایی از آن ها را می خوانند. این داستان ها که گاهی معضلات اجتماعی ناشی از ارزش های سنتی و هنجارهای فرهنگی مربوط به جنسیت را بررسی می کنند از آن رو انتخاب شده اند که آغازگر گفت و گوی جمعی باشند و شرکت کنندگان را به اشتراک گذاشتن دیدگاه ها و تجربیات خود ترغیب نمایند. فرجیانی حاصل این گفت و گوها را با کنار هم قرار دادن جملاتی از تجربیات زنان آسیب دیده در کنار چند شعر مرتبط با این جملات که از پیش انتخاب کرده با کمک شرکت کنندگان روی سه قطعه پرده با اشکال و طرح های گوناگون با متد مختلفی چون تکه دوزی و چاپ، تصویر سازی کرده و می دوزند. یکی از سه پرده (قطعه) که از حاصل این همکاری شکل گرفته در طول نمایشگاه به فروش گذاشته خواهد شد و تمامی درآمد حاصل از آن به سازمان های غیر دولتی و انجمن های ایرانی که در راستای توانمندسازی و آموزش زنان می کوشند، اختصاص خواهد یافت.
آن گونه که تام فینکلپرل در کتاب خود «آن چه ما ساخته ایم: گفت و گوهایی پیرامون هنر و همکاری اجتماعی» عنوان می کند، هنر اجتماعی «هنری است که به فعالیت اجتماعی بپردازد، جایی که تعامل اجتماعی در سطح هنر است.»
WOMEN C(A)REATE مجموعه ای از ممکن هاست که نشانگر همزیستی مسالمت آمیز هویت ها و تجربیات گوناگون و متنوع در جامعه ای پویاست. آثار به نمایش درآمده، هنر اجتماعی و روش های نوین و جایگزین هنردرمانی را به کار می گیرند تا برای زنان در آسیب دیده ی اجتماعی فرصت بهبود خلاقانه، دنبال کردن هدف و رسیدن به دستاورد را فراهم آورند. عامل محرک و پیش برنده ی این نمایشگاه، تلاشی جمعی در جهت توانمندسازی زنان است. با تشویق جامعه به پذیرش اجتماعی و همدلی و فراهم آوردن فرصت هایی برای حضور فعال در عرصه عمومی، نمایشگاه ابزاری است برای توانمندسازی جمعی، کنش، ابراز و مذاکره.